جدول جو
جدول جو

معنی ابن الغریق - جستجوی لغت در جدول جو

ابن الغریق
(اِ نُلْ ؟)
ابوالحسین محمد بن علی بن عبدالله بن عبدالصمد بن المهتدی بالله. امام محدثین بغداد بزمان خویش، از خاندان خلفای عباسی. متصف بزهد و تقوی، چنانکه او را راهب بنی العباس گفتندی. او به نودوپنج سالگی در 465 ه. ق. درگذشته است. عنوان محدث تنها به کسی داده می شد که هم علم و هم تقوای لازم برای نقل حدیث را دارا بود. این افراد با حفظ سنت نبوی، در برابر تحریف ها ایستادند و با نوشتن کتاب های حدیثی معتبر، دین اسلام را به شکل صحیح به نسل های آینده منتقل کردند. آنان نه تنها ناقلان حدیث، بلکه نگهبانان فرهنگ اسلامی بودند که با جدیت در انتقال صحیح معارف اسلامی کوشیدند.
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ نُلْ غَ ری رَ)
کثیر. شاعری مخضرمی از بنی نهشل. پس از تشرف به اسلام آنگاه که عمر، اقرع بن حابس و برادرش را بجنگ طالقان و جوزجان فرستاد مرثیه ای مفصل درباره شهدای مسلمین سروده است
لغت نامه دهخدا
(اِ نُلْ بِ)
ابوزکریا یحیی بن بطریق. یکی از نقله و مترجمین از لغات دیگر به زبان عربی. پدر او بطریق نیز از مترجمین بوده و منصور خلیفه او را بنقل اجزائی از کتب قدیمه گماشته است. و ابن الندیم گوید ابن بطریق را مأمون خلیفه با حجاج بن مطر و سلم برای اختیار و حمل کتب حکمت به روم فرستاد و او راست: ترجمه کتاب الحیوان ارسطو و نقل کتاب النفس ارسطو. نقل کتاب التریاق الی بیسن تألیف جالینوس. ترجمه کتاب البرسام اسکندروس بطرالینوس برای قحطبی. ترجمه کتاب طیماوس افلاطون. و از تألیفات اوست: کتاب السمومات و کتاب اجناس الحشرات. ابن الندیم در ترجمه عمر بن الفرخان از مردی به نام بطریق ابویحیی بن البطریق نام می برد. و کتاب ترجمه الاربعۀبطلمیوس را برای عمر بن الفرّخان بدو نسبت میکند و میگوید عمر بن الفرخان بر این ترجمه تفسیر نوشته است
لغت نامه دهخدا